به گزارش خبرنگار سياسي مشرق، ژيلا بني يعقوب از روزنامه نگاران اصلاح طلب در مطلبي با يادآوري بازداشت خود در سال 88، خاطره اي از بازجوي خود نقل کرده که با ذهنيت اپوزيسيون و مخالفان در مورد بازجوها متفاوت است. آنچه وي نقل کرده، از زماني است که بني يعقوب و همسرش همزمان در زندان بودند.
بني يعقوب در بخشي از مطلب خود نوشته است:
بهمن در انفرادي بود. من در يک سلول دونفره با شيوا نظرآهاري بودم و هر دو هفته يک بار اجازه خريد داشتيم و توانسته بوديم که کمي ليمو ترش، خرما و آلو بخريم. موقعي که براي بازجويي ميرفتم چند تا ليمو و خرما و آلو برداشتم و با خودم بردم. بازجو وقتي من را با نايلوتي در دست ديد، گفت اينها ديگه چيه؟
گفتم: براي بهمن آوردم
گفت: نميشه
گفتم: چرا؟
گفت: نميشه ديگه. تازه او هر روز روزه ميگيره، باور کن
گفتم: خب! افطار که شد ميخوره. تازه چون ميدونستم روزه است برايش خرما و ليمو آوردم. براي روزهدار خوبه.
دوباره گفت: نميشه. خودت بخور!
گفتم: اما اگر بگذاريد که اينها را بهش بدهم خيلي ممنون ميشوم
جواب نداد و بياعتنا رفت.
دو-سه ساعت بعد بازجو همراه بهمن آمد و گفت:
آوردمش که خوردنيها را بهش بدهي.
بعد هم رو به بهمن گفت:
خانمت خيلي دوستت داره
نزديک بود از خوشحالي بال در بياورم
از بازجو خيلي تشکر کردم. بازجوها هم ميتوانند کارهاي خوب بکنند، باور کنيد.
يک متهم حوادث پس از انتخابات که اکنون خارج از زندان به سر مي برد، در وبلاگش نوشت: بازجوها هم ميتوانند کارهاي خوب بکنند، باور کنيد.